تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان انجمن ادبی مولانا سنگان و آدرس anjomanmolana.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
بخش 12-داستان آن پادشاه جهود کی نصرانیان را می شکت از بهر تعصب
بود شاهی در جهودان ظلمساز
دشمن عیسی و نصرانی گداز
عهد عیسی بود و نوبت آن او
جان موسی او و موسی جان او
این اتفاق در دوران عیسی ع جریان داشت
و درحقیقت عیسی جان موسی و بود و موسی جان عیسی
مسایل السلوک
در خصوص اتحاد جان انبیا ایه ۸۴ سوره انبیا است
لانفرق بین احد منهم
ما هیچ فرقی بین انبیا نگذاریم
زیرا حقیقت جان انبیا یکی لست هر چند در ظاهر جسمانی متفاوت باشند
وحدت روحانی و نوری انبیا و اولیا امری بدیهی است
--------------------------------------
شاه احول کرد در راه خدا
آن دو دمساز خدایی را جدا
شاه یهود با افعال متعصبانه خویش و دو دیدن انها ان یاران خدایی و دو نبی برگزیده و بزرگوار را از همدیگر جدا میدانست
مسایل السلوک
مولانا در این مبحث اصرار به یک حقیقت دارد
متاسفانه اهل قشر و تعصب و دیدگاههای سطحی فاقد عقلانیت بین برگزیدگان خدا فرق میگذارند
و این تفاوت در احول بودن انهاست
همه مقربان از نبیین و صدقین و شهدا و صالحین در یک اصل مشترکند
و ان باور به خدا و عمل شایسته است حال درجات انان متفاوت است که هیچ توفیری در اصل ماجرا ندارد
انانیکه به بنام دفاع از مقربی به تخریب مقرب دیگر بپردازند از کج فهمی و عدم درک صحیح این حقیقت است
که دوستان خدا
کلهم نور واحد
------------------------------------------
گفت استاد احولی را کاندر آ
زو برون آر از وثاق آن شیشه را
مولانا برای تفهیم این نظریه تمثیل زیبایی را در چند بیت می اورد
استادی به شاگردش که چسمی احول داشت و هر جسم و شی را دو شی مشاهده میکرد
دستور داد برو از داخل اطاق جام شیشه ای رابیاور
----------------------------------------------
گفت احول زان دو شیشه من کدام
پیش تو آرم بکن شرح تمام
شاگرد که چشمانی لوچ داشت هنگامی که داخل اطاق شد جام را دو عدد مشاهده کرد
لذا از استاد سوال کرد از دو جام کدامیک را بیاورم
------------------------------------
گفت استاد آن دو شیشه نیست رو
احولی بگذار و افزونبین مشو
استاد فرمود
داخل اطاق دو جام نیست دیت از احولی خودت بردار و این همه زیاده بین نباش
------------------------------
گفت ای استا مرا طعنه مزن
گفت استا زان دو یک را در شکن
شاگرد گفت
استاد لطفا مرا استهزا نفرمایید
استاد گفت حال که ایچنین فکر میکنی پس یکی از شیشه ها را بشکن
--------------------------------------
چون یکی بشکست هر دو شد ز چشم
مرد احول گردد از میلان و خشم
شاگرد لوچ چشم چون شیشه را شکست هر دو از نگاه او غیب گردید
ای مرید انسانی که دارای خشم و عدم تعادل در امیال خویش هست دقیقا مصداق همین تمثیل است
مسایل السلوک
مولانا با بیان این تمثیل زیبا به مذمت انسانهای متعصب و قشری در اعتقادات میپردازد
ان چیزی که موجب کمال است دوری از سطحی نگری و نگاهی عمیق و عاقلانه به همه موضوعات هست
-------------------------------------------------
شیشه یک بود و به چشمش دو نمود
چون شکست او شیشه را دیگر نبود
در اطاق شیشه یکی بود ولی از نگاه احوال او دو جام به نظر می امد
حال که طبق دستور یکی را شکست دیگر جامی باقی نماند
-----------------------------------------------
خشم و شهوت مرد را احول کند
ز استقامت روح را مبدل کند
دو صفت رزیله انسان را دو بین مینماید
و ان خشم و شهوت است و از استقامت و استمرار بر این دو صفت روح فرد که بعد ملکوتی است تبدیل میگردد
مسایل السلوک
خشم و شهوت های مختلف مرید را از حالت توازن روحانی خارج مینماید
شهوت قدرت و ثروت و نفسانیت و صفت خشم و عصبیت فردی را که که اسیر کرده است چنان دیده باطنی وی را کور میکند
که اصلا قادر نیست حقیقت را ببیند و بدان عمل نماید
--------------------------------------
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
اگر انسانی در تصمیم گیریهای خویش اسیر غرضهای شخصی و نفسانی قرار گرفت
دیگر قادر به دیدن حسن های دیگران نیست و یقینا به جای یک حجاب صدها پردا جلوی چشمان او قرار خواهد گرفت
مسایل السلوک
انسان عاقل و اشرف مخلوقات و خلیفه خدا بر زمین میبایست
خدایی بیندیشد بگوید قضاوت کند و.......
اگر همین فرد اسیر سلایق نفسانی بنام های مخنلف گردید دیگر دیده خداگونه او خدایی نخواهد دید
بلکه ان چشم به بد دیدن و مغرضانه دیدن و به تبع ان تعدی از مسیر الهی و انسانی است
چقدر بنام مذهب و نژاد و ملیت و زبان .....
انسانها دیده احول پیدا کردند
-----------------------------
چون دهد قاضی به دل رشوت قرار
کی شناسد ظالم از مظلوم زار
تمثیلا
اگر داوری که در مسند قضاوت قرار گرفته باشد
و وعده رشوه موجب ارامش دل او گردد
چه وقت قادر خواهد بود بین ظالم و مظلوم عدال نماید
مسایل السلوک
مولانا مثال اموزتده از حساس ترین منصب های دنیایی میفرماید
ان هم قاضی که باید ملجا و پناهگاه مظلومین باشد ان هنگام که در انجام وظیفه اغراض تاثیرگذار باشد
دیگر نخواهد توانست به مقصد اصلی قضاوت که عدالت است حکم نماید
و همیشه در دعوی شاکی و متشاکی طرف کسی را خواهد داشت که غرض او را براورده سازد
-------------------------------
شاه از حقد جهودانه چنان
گشت احول کالامان یا رب امان
شاه یهود از خشم فراوانی که داست چنان چشم ظاهر و باطن او احول شده بود که غیر از خود و عقیده خویش هیچ ایینی را قبول نداشت
خدایا ما را از صفت بد دور دارد
مسایل السلوک
دوستان عزیز
پیشنهاد میکنم با تعقل در این داستان زیبای مولان لختی با خودمان خلوت کنیم
و عمیق بنگریم ایا صفت زشت احول بودن و دو دیدن و به تبع ان متعقب شدن و پیامد ان کینه و خشم نسبت به هم نوع فقط به صرف اینکه فکر میکنم تنها من حقیقت هستم
و غیر من ناحق
انصاف به چه میزان گرفتار و الوده ام هر کس به ذات خوبش سیری در باطن خود داشته باشد
مثالی از تاریخ عنوان کنم
بعد از تدوین فقه و تشکیل مذاهب تا قرن هفتم هجری چنان دو مذهب شافعی و حنفی به تکفیر و ارتداد همدیگر حکم نمودند که بی شمار خونها ریخته شد
مغولان حمله کردند تمام بلاد اسلامی را نابود نمودند ناموس معنوی و مادی مسلمان به تاراج میرفت
هنوز علمای دو فرق در شهر ری مناظره داشتند
اخر مردمان عادی بیدار شدند
خطاب به علما گفتند همه نابود شدیم دشمنان در پشت دروازه ری هستند
وعوام خواص را مجبور به پذیرش حقیقت وحدت نمودند
و امروز شافعی و حنفی برادر وار باور کردند هر دو حق هستند و این باور نهادینه شد
چرا دست از احول بودن بر نداریم هر روز ناموس مسلمان به اروپا پناه اورده تعدادی غرق دریا و تعدادی ربوده میشوند
ایا زمان ان نرسیده شیعه و سنی از تاریخ درس بگیرند
سوریه فلسطین افغانستان عراق سودان نیجریه تونس مصر ..
عزیزان من ندای درونی قلبم را به گوش همه رساندم
فردای محشر محضر عدل الهی و حضور سید عالم علیه السلام چه جوابی داریم
شیطان سرتان کلاه نگذارد به من تنها نمیشود ما در جلسات انجمن ده ها نفر را اگاه شدیم
شروع کنید برادروار هم را در اغوش بگیرید به کتب و رساته ها و اخوندهایی که در جهت اختلاف صحبت میکنند پشت کنید
به والله شیعه و سنی دو واژه بیش نیست خدا
و پیامبر .کتاب.قبله.اصول نماز .کلمه .حج و جهاد .روزه......
بینهایت اشتراک و اندک اختلاف که ماحصل نقشه های دشمنان و کج فهمی بعضی مسلمان نماها هست
به این شدت باید احول بشیم
ایا موضوعاتی که امروز امت پیامبر ایمان و ناموسش ....
به یغما و تعدی دچار شده
نتیجه احول دیدن نیست
چقدر ما نقش این پادشاه را داریم بلزی میکنیم
انصافا اگر قدرت او را داشتیم چه میکردبم
مولانا در اخر بیت میفرماید
کالامان یارب امان
خداونده به تو پناه می اورم از شر دویی دیدن و اندیشیدن
چه بدبختانه افرادی که فکر میکنند سعادت دنیا و اخرت را کسب نمودند
در مدد رساندن این اختلافات در حالی که قیامتی است و خداوند فرمود
ظاهر و باطن گناه را کنار بگذارید
------------------------------------
صد هزاران مومن مظلومبکشت
که پناهم دین موسی را و پشت
خداییش
چقدر بنام پناه بودن فرق مختلف دیگر مذاهب را کشتیم و آواره کردیم
ایا دلمان نسبت به انان انزجار دارد یا خوشحال میشویم؟
اندیشه به سواد حوزوی و دانشگاهی نیست
اندیشه در ذات است
گاها یک چوپان عاقل تر از یک پرقسور و مجتهد و مهندس است
قران میگوید
مردم از نبی زمان خویش تقاضای فرمانده ای ننودند
خداوند طالوت چوپان را را برگزید
تمام مدعیان سواد و ثروت و قدرت معترض شدند
خداوند فرمود او صاحب عقل و حکمت است
چرا فکر میکنید او چوپان است او صاحب اندیشه است
افلا یتدبرون فی القران
قران با تدبر ارزشمند است
نه با تعصب
حرف دل زیاد است و دردها فراوان امیدوارم بدور از تعصب گوش کنیم و اراده کنیم
که خداوند با حق است و حق پیروز و باطل نابودشدنی
در دنیا و اخرت
با سلام و ادب
بازدید کننده گرامی برای استفاده راحت تر از وبلاگ به فهرست موضوعی و آرشیو در طرفین صفحه مراجعه کنید.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 97
بازدید ماه : 314
بازدید کل : 14105
تعداد مطالب : 125
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |
